نوشته شده توسط : حامد عرب

در تعالیم پیشوایان دین، دعا اسلحه پیامبران، سپر و سلاح مؤمن، مغز همه عبادات و حلقه ارتباط خالق و مخلوق معرّفی شده است.

اوّلین مظلوم عالم، حضرت امیرالمؤمنین(علیه السلام) می‌فرمایند:

دعا سپر مؤمن است و هر گاه بسیار دری را کوبیدی به روی تو باز می‌شود.[1]
و حضرت امام محمّدباقر(علیه السلام) خطاب به یکی از اصحاب خویش فرمودند:
آیا تو را راهنمایی نکنم به چیزی که رسول خدا(صلی الله علیه و آله) در آن استثنایی نزده؟
عرض کردم: چرا. فرمود:
دعا، که قضای پیچیده و سخت را برمی‌گرداند ـ و انگشتانش را به هم فشرد .[2]
و باز آن حضرت تأکید کردند:
به خدا سوگند هیچ بنده‌ای دعا، پافشاری و اصرار به درگاه خداوند عزّوجلّ نکند مگر اینکه حاجتش را برآورد.[3]
حضرت امام صادق(ع) نیز می‌فرمایند:
دعا کن و مگو که کار گذشته است و آنچه مقدّر شده همان شود [و دعا اثری ندارد]... [4]
مرحوم علّامه مجلسی در شرح روایت فوق می‌گوید:
... باید ایمان به بَداء داشت و به اینکه خداوند سبحان هر روز در کاری است و هر چه خواهد محو کند و هر چه بخواهد ثبت کند و قضا و قدر مانع دعا نیستند؛ چون تغییر در لوح محو و اثبات ممکن است. گذشته از اینکه خود دعا نیز از اسباب قضا و قدر، (است) و امر به دعا نیز از همان‌هاست.[5]

غيبت امام زمانشان و طولاني شدن اين امر بي توجهي نكرده و همگي دعا نمايند، اميد است كه خداوند هرچه زودتر طومار غيبت را در هم پيچيده و آن بزرگوار را ظاهر نمايد. همچنان كه در زمان حضرت ادريس(ع) وقتي آن حضرت مورد حمله ي حكومت طغيانگر زمان خويش قرار گرفت از ميان مردم غايب شد؛ در دوران غيبتش مردم تصميم به توبه در مقابل خداوند را گرفتند و اين بازگشت و پشيماني واقعي باعث شد كه خداوند دوران غيبت او را پايان بخشد. حضرت ادريس (ع) ظاهر شد و حاكم ستمگر در برابر او به ذلت و خواري افتاد.
 

از امام زمان(عج)  نقل شده كه فرمودند: (شيعيان ما به اندازه ي آب خوردني ما را
نمي خواهند، اگر بخواهند دعا مي كنند و فرج ما مي رسد.
چرا براي ظهور دعا نمي كنيم؟

 

--   نقشه ابليس براي تاخير ظهور
--   به امام معرفت نداريم
--   به امام محبت شايسته نداريم
--  احساس اضطرار نمي كنيم
--   از بركات ظهور بي خبريم
--  نمي دانيم كه از مهمترين شرايط ظهور خواسته مردم است
--  از غربت امام در غيبتش بي خبريم
--  ما را از شمشير امام ترسانده اند
--  از معارف اهل بيت دور هستيم
--   نمي دانيم دغدغه ي همه ي اهل بيت(ع) فرج مولا بوده و هست
                                 .........................................
امام جواد(ع) مي فرمايند:
* برترين اعمال شيعيان ما انتظار فرج است
* بي نيازي از مردم ثروت مومن است. 
* كسي كه از هواي نفس خود اطاعت كند آرزوهاي دشمن خويش را برآورده است.
نكاتي در رابطه با نقش دعا در تعجيل فرج :

۱-تنها يكي از آثار دعا براي تعجيل فرج تسريع امر ظهور امام عصر (عج) است . اين دعا آثار و بركات فراواني همچون ازدياد نور امام در قلب، آمرزش   گناهان، رنجش و وحشت شيطان، نزول نعمت، دفع بلاها، زايل شدن غم ها،  طول عمر و بركت در آن، وسعت رزق، ورود به بهشت، ايمني از عذاب جهنم،   نايل شدن به شفاعت اهل بيت(ع)، محشور شدن در زمره ي امامان، امان از   تشنگي روز قيامت، ايمني از سختي حساب، ثواب هزار سال خدمت به پروردگار، ثواب نه هزار سال نماز و روزه و... دارد كه مولف مكيال المكارم   به ۱۱۰ فايده از آن اشاره نموده است.

۲-دعا در فرارسيدن زمان ظهور، اثر قطعي دارد و ترك آن موجب تاخير در امر فرج خواهد شد و از دقت در حديث بني اسرائيل و ساير روايات استفاده  مي شود كه امر ظهور بداپذير است و ممكن است با تضرع و دعاي مومنين و استجابت حق تعالي حتي برخي نشانه هاي حتمي (كه مقدمه يا مقارن ظهور قرار است به وقوع بپيوندند و شديد و سخت بوده و گرفتاري ها و ناگواري هايي در بردارند) بخشيده شده و محقق نشوند.

۳- دعا براي تعجيل فرج امام عصر (عج) نه تنها از محبت، عشق و علاقه  دعا كننده به حضرت مهدي (ع) حكايت مي كند كه عملي انساني و كاملا   وجداني است. عدالت طلبي، ظلم ستيزي و روحيه ي نوع دوستي ايجاب مي كند
كه يك انسان مسلمان براي رهايي همه ي بشريت از عبوديت شيطان ها و  ظلم ستمگران لحظه شماري كند و با دعا براي ظهور امام عصر (عج)   براي تسريع و جلو افتادن اين امر تلاش كند.


4- برخي مي گويند: (هر وقت خدا بخواهد آقا مي آيد) و تلويحا نقش دعا در  تعجيل فرج را كمرنگ مي شمرند. اين مطلب صحيح است كه خداوند متعال بايد اذن قيام و فرج را صادر كند ولي بايد توجه داشت كه خداوند متعال خود نداي
 «ادعوني استجب لكم» سر داده و تغيير سرنوشت هر قومي را منوط به تغيير  آن قوم دانسته و نيز امام عصر (عج) و اجداد طاهرينش خود شيعيان را به دعا  براي تعجيل فرج توصيه كرده اند كه نشان مي دهد اگر اشتياق ما به اوج برسد خداوند نيزوعده ي خود را محقق خواهد ساخت. آري اگر تقاضا زياد شود  خداوند نيز حجت خود را عرضه خواهد كرد.


 برخي نيز مي گويند ما گنه كاريم، آلوده ايم، لياقت نداريم براي امام عصر (عج) دعا كنيم. لقمه ها اشكال دارد! اينگونه مطالب از ترفندهاي شيطان براي بازداشتن ما از دعا براي فرج به حساب مي آيد. دعا براي امام، ما را به امام نزديك مي كند. به علاوه امام زمان (عج) تنها امام نيكوكاران نيست، بر گنه كاران نيز حجت است و از آنان دستگيري مي كند. امام همچون خورشيد برهمگان مي تابد و به صنف خاصي تعلق ندارد. در انحصار ملت و نژاد  خاصي نيز نيست. امام متعلق به تمام بشريت است. نه تنها امام انسان ها كه امام جن و ملائك نيز هست. نه تنها امام اهل زمين كه امام اهل آسمان ها نيز هست.
 اگر بنا بود دعاي گنه كاران مستجاب نشود و آن ها از درگاه رحمت اللهي مايوس شوند، خداوند باب توبه را پيش روي بندگان خويش نمي گشود. اينگونه افراد ابتدا مي توانند توبه كنند و بعد براي فرج دعا كنند. مگر قرآن نمي فرمايد كه حسنات سيئات را از بين مي برد؟ آيا حسنه اي بالاتر از دعا براي فرج مي توان سراغ داشت؟! گاه انسان براي رفع نيازها و گرفتاري هاي خود به درگاه خدا دعا مي كند. اين دعا و نيايش اگر با دقت شديد و مراقبت بسيار صورت گيرد و شرايط و ظوابط آن رعايت گردد ممكن است به اجابت برسد يا اجابت آن به تاخير بيفتد و يا اصلا مستجاب نشود. اما دعا براي حضرت مهدي (ع) به يقين  مستجاب است زيرا ايشان به شدت مورد محبت پروردگار مي باشند تا آنجا كه خداوند پيامبرش را نيز به دوستي او سفارش مي كند. نيايش در باره ي چنين عزيزي هرچند از دهان آلوده و زبان گنه كاري درآيد به بركت آن حضرت مستجاب مي شود. از طرف ديگر چون اين دعا خود نوعي عرض ادب و تحيت نسبت به ايشان است پس به مصداق آيه ي شريفه ي قرآن كه فرمود:«چون شما را درودي گفتند پس در پاسخ درودي نيكوتر يا همانند آن گوييد.» وجود مقدس امام زمان (عج) نيز براي دعا كننده دعا خواهند كرد و البته دعاي اين بزرگوار به سبب پاكي ذات و بزرگي مقام حضرتش بي شك اجابت مي شود. بنابراين  كسي كه دعا بر ولي عصر(ع) را بر درخواست حاجات شخصي خويش مقدم  مي دارد نه فقط زيان نديده بلكه يك امر احتمالي را با عطاي حتمي مبادله نموده است و تازه پاداش اداي حق و انجام وظيفه نسبت به مولاي غريب و غايب خويش را نيز از خداي بخشنده خواهد گرفت.
 
 
۶-وقتي بحث از ظهور به ميان مي آيد برخي مي گويند: امام زمان به اين زودي ها نمي آيد! اينگونه اظهار نظرها خلاف روايات متعددي است كه به ما امر مي كند هر صبح و هر شام منتظر فرج باشيم و تاكيد مي كند كه ظهور به ظهور ناگهاني و زماني كه مردم گمان نمي برند صورت خواهد پذيرفت. محبت و علاقه به امام نيز اقتضا دارد كه ما ظهور را دير نپنداريم زيرا غيبت دوران تنهايي، دل شكستگي و غصب حق امام است. آيا اگر فردي از عزيزان ما به زندان افتاده باشد يا به سفر رفته و بازنگشته باشد تحمل آن را داريم كه  كسي بگويد:( بي خود منتظر نباشيد، به اين زودي ها نخواهد آمد!) به علاوه در روايات از فال بد زدن نهي شده است و در عوض بر توكل و گمان نيكو داشتن به خداوند تبارك و تعالي تاكيد شده است. حال در ظهوحضرت مهدي (ع) كه بزرگترين اتفاق و زيباترين پديده ي عالم است، سزاوار است فال نيكو بزنيم يا فال بد؟!!
 


نكاتي در رابطه با نقش دعا در تعجيل فرج (بخش آخر):   

 

۷- برخي نيز مي گويند: (تا ما درست نشويم آقا نمي آيد) اگر معناي اين حرف اين باشد كه ما بايد خود و جامعه ي خويش را اصلاح و به ظهور كمك كنيم مطلب درستي است ولي اگر نااميد شويم و بگوييم تا زماني كه اوضاع به همين
 منوال است آقا نمي آيد، حرف درستي نيست زيرا اولا امام در زمان نااميدي مردمان مي آيد. دوم آن كه ايشان نيز براي اصلاح مي آيد و زمين را پراز عدل و داد مي كند، آن هنگام كه از ظلم، ظلمت و ستم آكنده شده است. سوم آن كه ما تحت هيچ شرايطي نبايد از ظهور نا اميد باشيم. هر لحظه ممكن است فرج فرابرسد.
 
۸-به يقين هركس كه امروز براي تعجيل در ظهور حضرت مهدي(ع) دعا مي كند و در راه تحقق اين هدف گام بر مي دارد؛ در ثواب و فضيلت هر حقي كه پس از ظهور اقامه خواهد شد، هر فسادي كه از روي زمين برچيده مي شود،  هر گناه و معصيتي كه ترك مي گردد، هر حكمي از احكام اسلام كه بيان و اجرا مي گردد، هر حقي كه بر پا مي شود و... سهيم و شريك خواهد بود. گفتيم كه دعا زمان ظهور را نزديك مي كند. تصور كنيد حتي اگر پنج دقيقه ظهور زودتر انجام شود از چه تعداد گناه، معصيت، ظلم، خون ريزي، ستم وجنايت جلوگيري خواهد شد؟ و اگر كسي بتواند با اعمال و دعاي خويش در  جلو افتادن زمان ظهور موثر باشد به چه توفيق بزرگي دست يافته است!!
 
۹- كسي كه براي ظهور دعا مي كند در حقيقت از اوضاع و احوال عالم و غيبت امام زمان (عج) ناراضي است و اين خود نوعي برائت جستن از تمامي كساني است كه با سوء استفاده از نبود قدرت و حكومت ظاهري عالم در دست ولي خدا به ظلم و ستم مشغولند. آري انتظار يعني نفي وضع موجود و به دنبال تحقق وضع مطلوب بودن. اگر به فرض ما براي فرج امام عصر(عج) دعا كرديم و توفيق درك ظهور را پيدا نكرديم هرگز چيزي از دست نداده ايم. طبق روايات براي كسي كه جهت تعجيل در امر فرج زياد دعا مي كند فرج حاصل مي شود و او همانند كسي است كه در راه خدا در خون خويش غلتيده است و با ظهور آن حضرت از اهل رجعت خواهد بود.
 



بر گرفته از :وبسایت امام عصر عج -www.emameasr.org
 

انشاالله همه با تن سالم و ایمان به امام ولیعصرشاهد ظهور مهدی جان باشیم

:: برچسب‌ها: ظهور , مهدی , شیعه , خراسانی , علی , خدا , جانشین , منجی , صراط , تعجیل ,
:: بازدید از این مطلب : 527
|
امتیاز مطلب : 104
|
تعداد امتیازدهندگان : 28
|
مجموع امتیاز : 28
تاریخ انتشار : چهار شنبه 18 اسفند 1389 | نظرات ()
نوشته شده توسط : حامد عرب
«طيبه» يكي از نام‏هاي مدينه طيبه است. اين روايت دلالت مي‏كند كه آن حضرت‏(ع) غالباً در اين شهر و در حوالي آن است. همچنين دلالت مي‏كند كه همواره با ايشان سي نفر از ياران خاصشان هستند و اگر يكي از آنها بميرد، كس ديگري جاي‏گزين او مي‏شود.


موضوع محل اقامت و سكوت امام مهدي‏(ع) در زمان غيبت از جمله موضوع‏هايي است كه ذهن بسياري از مردم را به خود مشغول داشته است و معمولاً در مجالس و محافل مهدوي مورد پرسش قرار مي‏گيرد.

 پيش از پاسخ‏گويي به اين پرسش يادآوري اين نكته ضروري است كه براي غيبت امام مهدي‏(ع) دو معنا قابل تصور است:

 نخست ناپيدا بودن امام؛ يعني اينكه آن حضرت در دوران غيبت از نظر جسمي از ديدگان مردم به دور است و و اگر چه آن حضرت مردم را مي‏بيند و از حال آنها باخبر مي‏شود، ولي كسي توان ديدن ايشان را ندارد.

 دوم، ناشناس بودن امام: در اين فرض آن حضرت در طول زمان غيبت در ميان مسلمانان حضور مي‏يابد و با آنها مواجه مي‏شود، ولي كسي او را نمي‏شناسد و به هويت واقعي‏اش پي نمي‏برد.1

 بحث از محل اقامت و سكونت امام مهدي‏(ع) در زمان غيبت اگر چه در هر دو فرض مطرح مي‏شود، ولي به نظر مي‏رسد در فرض دوم اين موضوع كمتر جاي بحث دارد و آن حضرت با مخفي داشتن هويت خود در هر كجا كه بخواهد مي‏تواند زندگي كند.

 در زمينه محل اقامت امام مهدي‏(ع)، روايت‏هاي گوناگوني وجود دارد كه با توجه به آنها محل‏هاي احتمالي اقامت آن حضرت را مي‏توان به سه دسته تقسيم كرد:


 1. محل‏هاي دور دست و ناآشنا

 برخي از روايات، محل خاصي را براي اقامت امام مهدي‏(ع) تعيين نمي‏كنند و جايگاه ايشان را در بيابان‏ها و كوه‏ها، مكان‏هاي دوردست و محل‏هايي مي‏دانند كه هيچ كس از آن آگاهي ندارد. از جمله در روايتي كه از خود آن حضرت نقل شده است، ايشان خطاب به علي بن مهزيار مي‏فرمايد:

«اي پسر مهزيار! پدرم ابو محمد از من پيمان گرفت كه هرگز با قومي كه خداوند بر آنها خشم گرفته، آنها را لعنت كرده، براي آنها در دنيا و آخرت، بيچارگي رقم خورده و عذابي دردناك در انتظار آنان است، هم‏نشين نباشم و به من دستور داد كه براي اقامت، كوه‏هاي سخت و سرزمين‏هاي خشك و دور دست را برگزينم».2

 همچنين آن حضرت در توقيع شريفي كه خطاب به شيخ مفيد صادر شده است، در اين زمينه مي‏فرمايد:
«ما براساس آنچه خداي تعالي براي ما و شيعيان مؤمن‏مان مصلحت ديده، تا زماني كه دولت دنيا از آن فاسقان است، در سرزمين‏هاي دوردستي كه از جايگاه ستمگران دور است، سكنا گزيده‏ايم، ولي از آنچه بر شما مي‏گذرد، آگاهيم و هيچ يك از اخبار شما بر ما پوشيده نمي‏ماند».3

 در روايتي كه از امام صادق‏(ع) نقل شده است، آن حضرت، جايگاه امام مهدي‏(ع) را جايي ناشناس معرفي مي‏كند كه جز معدود افرادي از آن آگاهي ندارند:

«و هيچ‏كس از دوست و بيگانه از جايگاهش آگاهي نمي‏يابد مگر همان خدمت‏گزاري كه به كارهاي او مي‏رسد».4

 اين‏گونه روايات گوياي آن است كه امام مهدي‏(ع) بر اساس امر الهي، در مكان‏هايي ناشناخته، دور از دست‏رس، به دور از شهرها و آبادي‏ها زندگي مي‏كند و از محل اقامت آن حضرت آگاه نيست.


 2. محل‏هاي خاص و شناخته شده

 در برخي روايات، از مكان‏هايي خاص به عنوان اقامت‏گاه امام مهدي‏(ع) در دوران غيبت ياد شده است كه از آن جمله مي‏توان به موارد زير اشاره كرد:


 الف) مدينه

 در برخي روايات، از مدينه منوره به عنوان محل اقامت امام عصر(ع) ياد شده است. در روايتي كه از امام محمد باقر(ع) نقل شده است، در اين زمينه چنين مي‏خوانيم:

صاحب اين امر ناگزير از كناره‏گيري است و او در [زمان] كناره‏گيري خود ناگزير از [داشتن] نيرو و تواني است. او با وجود آن سي نفر هيچ هراسي ندارد. چه خوب جايگاهي است [مدينه] طيبه.5

 در كتاب شريف «بحارالأنوار» ذيل اين روايت چنين آمده است:
«طيبه» يكي از نام‏هاي مدينه طيبه است. اين روايت دلالت مي‏كند كه آن حضرت‏(ع) غالباً در اين شهر و در حوالي آن است. همچنين دلالت مي‏كند كه همواره با ايشان سي نفر از ياران خاصشان هستند و اگر يكي از آنها بميرد، كس ديگري جاي‏گزين او مي‏شود.5

 در روايت ديگري كه از امام حسن عسكري‏(ع) نقل شده است، آن حضرت در پاسخ اين پرسش راوي كه مي‏پرسد: «اگر حادثه‏اي براي شما روي دهد سراغ فرزندتان را از كجا بگيريم؟» مي‏فرمايد: «در مدينه».6


 ب) كوه رضوي

 برخي روايات، «كوه رضوي» در نزديكي مدينه را پناه‏گاه و اقامت‏گاه امام عصر(ع) معرفي كرده‏اند كه روايت زير از آن جمله است:
 عبدالاعلي مولي آل سام مي‏گويد: به همراه ابي عبدالله [امام صادق](ع) [از مدينه] خارج شديم، زماني كه به روحاء [در اطراف مدينه] رسيديم، آن حضرت دقايقي نگاهش را به كوهي كه در آن منطقه بود، دوخت و آنگاه فرمود:

«اين كوه را مي‏بيني؟ اين كوه «رضوي» نام دارد و از كوه‏هاي فارس است. چون ما را دوست داشت، خداوند آن را به سوي ما منتقل كرد. در آن، همه درخت‏هاي ميوه‏دار وجود دارد و در دو مرحله پناه‏گاهي خوب براي خائف [امام زمان] است. آگاه باش كه براي صاحب اين امر دو غيبت است كه يكي از آنها كوتاه و ديگري بلند است».7

 در دعاي ندبه نيز از اين مكان نام برده شده است.8

 ياقوت حموي در مورد منطقه «رضوي» مي‏نويسد:
«رضوي، كوهي است ميان مكه و مدينه در نزديكي ينبع و داراي آب فراوان و درختان زيادي است. كيسانيه9 مي‏پندارند كه محمد بن حنفيه در آنجا زنده و مقيم است».10

 گفتني است در احاديث فراواني، از «رضوي» ياد شده و از آن بسيار ستايش شده است.11


 ج) ذي طوي

 مكان ديگري كه در روايات از آن به عنوان محل اقامت امام عصر(ع) ياد شده، «ذي طوي» است. «ذي طوي»، نام كوهي در اطراف مكه است. در روايتي كه از محمد باقر(ع) نقل شده، چنين آمده است:

«صاحب اين امر را در يكي از اين دره‏ها غيبتي است. [در اين حال، آن حضرت...] با دست خود به ناحيه ذي طوي اشاره كرد».12

 گفتني است در دعاي ندبه نيز به نام اين مكان اشاره شده و در برخي روايات، از همين منطقه به عنوان محل تجمع ياران امام مهدي‏(ع) ياد شده است.13


 3. در ميان مردم

 دسته سوم از روايات مانند دسته اول، از جايگاه و مكان خاصي نام نمي‏برند و از آنها استفاده مي‏شود كه امام مهدي‏(ع) به صورت ناشناس در ميان مردم زندگي مي‏كند. در روايتي كه از امام صادق‏(ع) نقل شده است، در اين زمينه چنين مي‏خوانيم:

«چگونه اين مردم، اين موضوع را انكار مي‏كنند كه خداوند با حجتش همان گونه رفتار مي‏كند كه با يوسف رفتار كرد؟ همچنين چگونه انكار مي‏كنند كه صاحب مظلوم شما ت همان كه از حقش محروم شده و صاحب اين امر [حكومت] است ت در ميان ايشان رفت و آمد مي‏كند، در بازارهايشان راه مي‏رود و بر فرش‏هاي آنها قدم مي‏نهد، ولي او را نمي‏شناسند، تا زماني كه خداوند به او اجازه دهد كه خودش را معرفي كند، چنان كه به يوسف اجازه داد، آن زمان كه برادرانش از او پرسيدند: «آيا تو يوسف هستي؟» پاسخ دهد كه «آري، من يوسف هستم».14

 حال اين پرسش مطرح مي‏شود كه كدام‏يك از اين سه دسته روايت قابل پذيرش هستند و آيا راهي براي جمع كردن ميان آنها وجود دارد يا خير؟

 به نظر مي‏رسد ميان اين سه دسته روايت منافاتي وجود دارد و آن حضرت بسته به شرايط و موقعيت‏هاي مختلفي كه پيش مي‏آيد، زندگي به صورت ناشناس در ميان مردم و اقامت در مكان‏هايي چون مدينه منوره يا دوري گزيدن از مردم و اقامت در مناطق دور از دست‏رس را انتخاب مي‏كند.

 به بيان ديگر، براساس دومين معنايي كه براي غيبت قابل تصور است؛ يعني ناشناس بودن امام مهدي‏(ع)، آن حضرت، الزامي براي اقامت در محلي خاص يا دور از دست‏رس ندارد و مي‏تواند به صورت طبيعي در ميان مردم زندگي كند. البته ممكن است رعايت مصالحي ديگر، آن حضرت را وادار كند كه براساس سفارش پدر بزرگوارشان، كوه‏ها و بيابان‏ها را اقامت‏گاه خود برگزيند.

 بديهي است اگر قرار باشد آن حضرت به صورت ناشناس در ميان مردم زندگي كند، مكان‏هايي چون مدينه منوره در كنار قبر جد بزرگوارش، بهترين مكان خواهد بود.

ماهنامه موعود شماره 93


پي‌نوشت‌ها:

1. براي مطالعه بيشتر در اين زمينه‏ر.ك: همين كتاب، ص  .
2. كتاب الغيبت[ (شيخ طوسي)، ص 161.
3. الاحتجاج، ج 2، ص 599؛ بحارالأنوار، ج 53، ص 176.
4. كتاب الغيبت[ (نعماني)، ص 172، ح 5.
5. الكافي، ج 1، ص 340؛ كتاب الغيبت[ (شيخ طوسي)، ص 102؛ بحارالأنوار، ج 52، ص 153، ح 6.
6. بحارالأنوار، ج 52، ص 153.
7. الكافي، ج 1، ص 328، ح 2؛ كتاب الغيبت[ (شيخ طوسي)، ص 139؛ بحارالأنوار، ج 51، ص 161، ح 11.
8. كتاب الغيبت[ (شيخ طوسي)، ص 103؛ بحارالأنوار، ج 52، ص 153، ح 7.
9. ر.ك: بحارالأنوار، ج 99، ص 108.
10. كيسانيه پيروان مختار بن ابوعبيده ثفقي بودند. او نخست براي پيشرفت كار خود دعوت به علي بن الحسين‏عليه السلام سپس دعوت به محمد حنفيه مي‏كرد. البته كار او مبتني بر اعتقاد وي به اهل بيت نبود، بلكه مي‏خواست از آن بهره‏برداري سياسي كرده باشد و چون كارش بالا گرفت خود دعوي دريافت وحي از خداوند كرد و عباراتي مسجع و مقّفي به تقليد قرآن به زبان مي‏راند. (فرهنگ فرق اسلامي، ص 373)
11. ياقوت حموي، مراصد الإطلاع علي أسماء الأمكنته و البقاع، ج 2، ص 620.
12. ر.ك: بحارالأنوار، ج 52، ص 306؛ ج 53، ص 97.
13. كتاب الغيبت[ (نعماني)، ص 182.
14. ر.ك: كتاب الغيبت[ (نعماني)، ص 315؛ بحارالأنوار، ج 52، ص 306، ح 80؛ ص 307، ح 81.
15. ر.ك: بحارالأنوار، ج 99، ص 108.
16. كتاب الغيبت[ (نعماني)، ص 164؛ الكافي، ج 1، صص 336 و 337، ح 4.

 
انشاالله همه با تن سالم و ایمان به امام ولیعصرشاهد ظهور مهدی جان باشیم

:: برچسب‌ها: مهدی , موعود , امام زمان , نشانه ظهور , قائم , دجال , خراسانی ,
:: بازدید از این مطلب : 545
|
امتیاز مطلب : 58
|
تعداد امتیازدهندگان : 16
|
مجموع امتیاز : 16
تاریخ انتشار : یک شنبه 1 اسفند 1389 | نظرات ()

صفحه قبل 1 صفحه بعد