نوشته شده توسط : حامد عرب

در تعالیم پیشوایان دین، دعا اسلحه پیامبران، سپر و سلاح مؤمن، مغز همه عبادات و حلقه ارتباط خالق و مخلوق معرّفی شده است.

اوّلین مظلوم عالم، حضرت امیرالمؤمنین(علیه السلام) می‌فرمایند:

دعا سپر مؤمن است و هر گاه بسیار دری را کوبیدی به روی تو باز می‌شود.[1]
و حضرت امام محمّدباقر(علیه السلام) خطاب به یکی از اصحاب خویش فرمودند:
آیا تو را راهنمایی نکنم به چیزی که رسول خدا(صلی الله علیه و آله) در آن استثنایی نزده؟
عرض کردم: چرا. فرمود:
دعا، که قضای پیچیده و سخت را برمی‌گرداند ـ و انگشتانش را به هم فشرد .[2]
و باز آن حضرت تأکید کردند:
به خدا سوگند هیچ بنده‌ای دعا، پافشاری و اصرار به درگاه خداوند عزّوجلّ نکند مگر اینکه حاجتش را برآورد.[3]
حضرت امام صادق(ع) نیز می‌فرمایند:
دعا کن و مگو که کار گذشته است و آنچه مقدّر شده همان شود [و دعا اثری ندارد]... [4]
مرحوم علّامه مجلسی در شرح روایت فوق می‌گوید:
... باید ایمان به بَداء داشت و به اینکه خداوند سبحان هر روز در کاری است و هر چه خواهد محو کند و هر چه بخواهد ثبت کند و قضا و قدر مانع دعا نیستند؛ چون تغییر در لوح محو و اثبات ممکن است. گذشته از اینکه خود دعا نیز از اسباب قضا و قدر، (است) و امر به دعا نیز از همان‌هاست.[5]

غيبت امام زمانشان و طولاني شدن اين امر بي توجهي نكرده و همگي دعا نمايند، اميد است كه خداوند هرچه زودتر طومار غيبت را در هم پيچيده و آن بزرگوار را ظاهر نمايد. همچنان كه در زمان حضرت ادريس(ع) وقتي آن حضرت مورد حمله ي حكومت طغيانگر زمان خويش قرار گرفت از ميان مردم غايب شد؛ در دوران غيبتش مردم تصميم به توبه در مقابل خداوند را گرفتند و اين بازگشت و پشيماني واقعي باعث شد كه خداوند دوران غيبت او را پايان بخشد. حضرت ادريس (ع) ظاهر شد و حاكم ستمگر در برابر او به ذلت و خواري افتاد.
 

از امام زمان(عج)  نقل شده كه فرمودند: (شيعيان ما به اندازه ي آب خوردني ما را
نمي خواهند، اگر بخواهند دعا مي كنند و فرج ما مي رسد.
چرا براي ظهور دعا نمي كنيم؟

 

--   نقشه ابليس براي تاخير ظهور
--   به امام معرفت نداريم
--   به امام محبت شايسته نداريم
--  احساس اضطرار نمي كنيم
--   از بركات ظهور بي خبريم
--  نمي دانيم كه از مهمترين شرايط ظهور خواسته مردم است
--  از غربت امام در غيبتش بي خبريم
--  ما را از شمشير امام ترسانده اند
--  از معارف اهل بيت دور هستيم
--   نمي دانيم دغدغه ي همه ي اهل بيت(ع) فرج مولا بوده و هست
                                 .........................................
امام جواد(ع) مي فرمايند:
* برترين اعمال شيعيان ما انتظار فرج است
* بي نيازي از مردم ثروت مومن است. 
* كسي كه از هواي نفس خود اطاعت كند آرزوهاي دشمن خويش را برآورده است.
نكاتي در رابطه با نقش دعا در تعجيل فرج :

۱-تنها يكي از آثار دعا براي تعجيل فرج تسريع امر ظهور امام عصر (عج) است . اين دعا آثار و بركات فراواني همچون ازدياد نور امام در قلب، آمرزش   گناهان، رنجش و وحشت شيطان، نزول نعمت، دفع بلاها، زايل شدن غم ها،  طول عمر و بركت در آن، وسعت رزق، ورود به بهشت، ايمني از عذاب جهنم،   نايل شدن به شفاعت اهل بيت(ع)، محشور شدن در زمره ي امامان، امان از   تشنگي روز قيامت، ايمني از سختي حساب، ثواب هزار سال خدمت به پروردگار، ثواب نه هزار سال نماز و روزه و... دارد كه مولف مكيال المكارم   به ۱۱۰ فايده از آن اشاره نموده است.

۲-دعا در فرارسيدن زمان ظهور، اثر قطعي دارد و ترك آن موجب تاخير در امر فرج خواهد شد و از دقت در حديث بني اسرائيل و ساير روايات استفاده  مي شود كه امر ظهور بداپذير است و ممكن است با تضرع و دعاي مومنين و استجابت حق تعالي حتي برخي نشانه هاي حتمي (كه مقدمه يا مقارن ظهور قرار است به وقوع بپيوندند و شديد و سخت بوده و گرفتاري ها و ناگواري هايي در بردارند) بخشيده شده و محقق نشوند.

۳- دعا براي تعجيل فرج امام عصر (عج) نه تنها از محبت، عشق و علاقه  دعا كننده به حضرت مهدي (ع) حكايت مي كند كه عملي انساني و كاملا   وجداني است. عدالت طلبي، ظلم ستيزي و روحيه ي نوع دوستي ايجاب مي كند
كه يك انسان مسلمان براي رهايي همه ي بشريت از عبوديت شيطان ها و  ظلم ستمگران لحظه شماري كند و با دعا براي ظهور امام عصر (عج)   براي تسريع و جلو افتادن اين امر تلاش كند.


4- برخي مي گويند: (هر وقت خدا بخواهد آقا مي آيد) و تلويحا نقش دعا در  تعجيل فرج را كمرنگ مي شمرند. اين مطلب صحيح است كه خداوند متعال بايد اذن قيام و فرج را صادر كند ولي بايد توجه داشت كه خداوند متعال خود نداي
 «ادعوني استجب لكم» سر داده و تغيير سرنوشت هر قومي را منوط به تغيير  آن قوم دانسته و نيز امام عصر (عج) و اجداد طاهرينش خود شيعيان را به دعا  براي تعجيل فرج توصيه كرده اند كه نشان مي دهد اگر اشتياق ما به اوج برسد خداوند نيزوعده ي خود را محقق خواهد ساخت. آري اگر تقاضا زياد شود  خداوند نيز حجت خود را عرضه خواهد كرد.


 برخي نيز مي گويند ما گنه كاريم، آلوده ايم، لياقت نداريم براي امام عصر (عج) دعا كنيم. لقمه ها اشكال دارد! اينگونه مطالب از ترفندهاي شيطان براي بازداشتن ما از دعا براي فرج به حساب مي آيد. دعا براي امام، ما را به امام نزديك مي كند. به علاوه امام زمان (عج) تنها امام نيكوكاران نيست، بر گنه كاران نيز حجت است و از آنان دستگيري مي كند. امام همچون خورشيد برهمگان مي تابد و به صنف خاصي تعلق ندارد. در انحصار ملت و نژاد  خاصي نيز نيست. امام متعلق به تمام بشريت است. نه تنها امام انسان ها كه امام جن و ملائك نيز هست. نه تنها امام اهل زمين كه امام اهل آسمان ها نيز هست.
 اگر بنا بود دعاي گنه كاران مستجاب نشود و آن ها از درگاه رحمت اللهي مايوس شوند، خداوند باب توبه را پيش روي بندگان خويش نمي گشود. اينگونه افراد ابتدا مي توانند توبه كنند و بعد براي فرج دعا كنند. مگر قرآن نمي فرمايد كه حسنات سيئات را از بين مي برد؟ آيا حسنه اي بالاتر از دعا براي فرج مي توان سراغ داشت؟! گاه انسان براي رفع نيازها و گرفتاري هاي خود به درگاه خدا دعا مي كند. اين دعا و نيايش اگر با دقت شديد و مراقبت بسيار صورت گيرد و شرايط و ظوابط آن رعايت گردد ممكن است به اجابت برسد يا اجابت آن به تاخير بيفتد و يا اصلا مستجاب نشود. اما دعا براي حضرت مهدي (ع) به يقين  مستجاب است زيرا ايشان به شدت مورد محبت پروردگار مي باشند تا آنجا كه خداوند پيامبرش را نيز به دوستي او سفارش مي كند. نيايش در باره ي چنين عزيزي هرچند از دهان آلوده و زبان گنه كاري درآيد به بركت آن حضرت مستجاب مي شود. از طرف ديگر چون اين دعا خود نوعي عرض ادب و تحيت نسبت به ايشان است پس به مصداق آيه ي شريفه ي قرآن كه فرمود:«چون شما را درودي گفتند پس در پاسخ درودي نيكوتر يا همانند آن گوييد.» وجود مقدس امام زمان (عج) نيز براي دعا كننده دعا خواهند كرد و البته دعاي اين بزرگوار به سبب پاكي ذات و بزرگي مقام حضرتش بي شك اجابت مي شود. بنابراين  كسي كه دعا بر ولي عصر(ع) را بر درخواست حاجات شخصي خويش مقدم  مي دارد نه فقط زيان نديده بلكه يك امر احتمالي را با عطاي حتمي مبادله نموده است و تازه پاداش اداي حق و انجام وظيفه نسبت به مولاي غريب و غايب خويش را نيز از خداي بخشنده خواهد گرفت.
 
 
۶-وقتي بحث از ظهور به ميان مي آيد برخي مي گويند: امام زمان به اين زودي ها نمي آيد! اينگونه اظهار نظرها خلاف روايات متعددي است كه به ما امر مي كند هر صبح و هر شام منتظر فرج باشيم و تاكيد مي كند كه ظهور به ظهور ناگهاني و زماني كه مردم گمان نمي برند صورت خواهد پذيرفت. محبت و علاقه به امام نيز اقتضا دارد كه ما ظهور را دير نپنداريم زيرا غيبت دوران تنهايي، دل شكستگي و غصب حق امام است. آيا اگر فردي از عزيزان ما به زندان افتاده باشد يا به سفر رفته و بازنگشته باشد تحمل آن را داريم كه  كسي بگويد:( بي خود منتظر نباشيد، به اين زودي ها نخواهد آمد!) به علاوه در روايات از فال بد زدن نهي شده است و در عوض بر توكل و گمان نيكو داشتن به خداوند تبارك و تعالي تاكيد شده است. حال در ظهوحضرت مهدي (ع) كه بزرگترين اتفاق و زيباترين پديده ي عالم است، سزاوار است فال نيكو بزنيم يا فال بد؟!!
 


نكاتي در رابطه با نقش دعا در تعجيل فرج (بخش آخر):   

 

۷- برخي نيز مي گويند: (تا ما درست نشويم آقا نمي آيد) اگر معناي اين حرف اين باشد كه ما بايد خود و جامعه ي خويش را اصلاح و به ظهور كمك كنيم مطلب درستي است ولي اگر نااميد شويم و بگوييم تا زماني كه اوضاع به همين
 منوال است آقا نمي آيد، حرف درستي نيست زيرا اولا امام در زمان نااميدي مردمان مي آيد. دوم آن كه ايشان نيز براي اصلاح مي آيد و زمين را پراز عدل و داد مي كند، آن هنگام كه از ظلم، ظلمت و ستم آكنده شده است. سوم آن كه ما تحت هيچ شرايطي نبايد از ظهور نا اميد باشيم. هر لحظه ممكن است فرج فرابرسد.
 
۸-به يقين هركس كه امروز براي تعجيل در ظهور حضرت مهدي(ع) دعا مي كند و در راه تحقق اين هدف گام بر مي دارد؛ در ثواب و فضيلت هر حقي كه پس از ظهور اقامه خواهد شد، هر فسادي كه از روي زمين برچيده مي شود،  هر گناه و معصيتي كه ترك مي گردد، هر حكمي از احكام اسلام كه بيان و اجرا مي گردد، هر حقي كه بر پا مي شود و... سهيم و شريك خواهد بود. گفتيم كه دعا زمان ظهور را نزديك مي كند. تصور كنيد حتي اگر پنج دقيقه ظهور زودتر انجام شود از چه تعداد گناه، معصيت، ظلم، خون ريزي، ستم وجنايت جلوگيري خواهد شد؟ و اگر كسي بتواند با اعمال و دعاي خويش در  جلو افتادن زمان ظهور موثر باشد به چه توفيق بزرگي دست يافته است!!
 
۹- كسي كه براي ظهور دعا مي كند در حقيقت از اوضاع و احوال عالم و غيبت امام زمان (عج) ناراضي است و اين خود نوعي برائت جستن از تمامي كساني است كه با سوء استفاده از نبود قدرت و حكومت ظاهري عالم در دست ولي خدا به ظلم و ستم مشغولند. آري انتظار يعني نفي وضع موجود و به دنبال تحقق وضع مطلوب بودن. اگر به فرض ما براي فرج امام عصر(عج) دعا كرديم و توفيق درك ظهور را پيدا نكرديم هرگز چيزي از دست نداده ايم. طبق روايات براي كسي كه جهت تعجيل در امر فرج زياد دعا مي كند فرج حاصل مي شود و او همانند كسي است كه در راه خدا در خون خويش غلتيده است و با ظهور آن حضرت از اهل رجعت خواهد بود.
 



بر گرفته از :وبسایت امام عصر عج -www.emameasr.org
 

انشاالله همه با تن سالم و ایمان به امام ولیعصرشاهد ظهور مهدی جان باشیم

:: برچسب‌ها: ظهور , مهدی , شیعه , خراسانی , علی , خدا , جانشین , منجی , صراط , تعجیل ,
:: بازدید از این مطلب : 523
|
امتیاز مطلب : 104
|
تعداد امتیازدهندگان : 28
|
مجموع امتیاز : 28
تاریخ انتشار : چهار شنبه 18 اسفند 1389 | نظرات ()
نوشته شده توسط : حامد عرب

 

در روايات ظهور، به نهضت و حركت شخصي به نام خراساني برمي‌خوريم كه از ناحية شرق به ياري امام زمان(ع) برمي‌خيزد و سپاه وي فرمانده‌اي دارد. حال پرسش اين است كه پرچمدار و فرماندة سپاه خراساني كيست؛ در پاسخ  بايد بگوييم كه خروج سفياني در برخي روايات، از نشانه‌هاي ظهور خوانده شده است؛ در همان سالي كه سفياني قيام مي‌كند، سيّد خراساني از سمت مشرق قيام كرده، به سمت كوفه مي‌رود. در روايات، اين شخص به خوبي معرفي نشده؛ ولي ظاهراً پرچمدار حق است كه براي مبارزه با ظلم قيام مي‌كند.

نويسندة كتاب «عصر ظهور» در اين رابطه مي‌نويسند: «اندكي پيش از ظهور حضرت مهدي(ع) در ميان ايرانيان شخصي با عنوان سيّد خراساني ظاهر شده كه رهبري سياسي مردم را به عهده مي‌گيرد. شعيب بن صالح نيز پرچمداري را عهده‌دار مي‌شود. ايرانيان تحت رهبري اين دو تن، نقش مهمّي را در حركت ظهور آن حضرت ايفا مي‌كنند. سيّد خراساني و شعيب، جنگ را در مرزهاي ايران، تركيه و عراق هدايت مي‌كنند و نيروهاي مستقر در شام، خود را به پيش رانده و در همان زمان، از دو جناح عراق و شام آمادة پيشروي بزرگ به سوي فلسطين و قدس مي‌شوند».1

پرچم خراساني


از سخنان معصومان(ع) به دست مي‌آيد كه پرچم‌هاي متعدّدي از شرق يعني بلاد شرقي ايران تا سرحدّ چين قيام مي‌كنند كه ظاهراً محلّ اجتماع آنها خراسان است و خراساني نيز كه پرچم مستقلّي دارد با كمك آنان، حركت خود را آغاز مي‌نمايد، پرچم خراساني مهم‌ترين آن پرچم‌هاست. و به اين اعتبار از همة آنها به رايات شرقي تعبير شده كه داراي پرچم‌هاي سياه هستند.

نكتة ديگر اينكه در روايات به سه پرچم از خراسان اشاره شده است كه در سه مرتبه قيام مي‌كنند كه دو مورد از آنها تحقّق يافته؛ يكي «بيرق‌هاي سياه ابومسلم خراساني» كه براي تشكيل دولت بني‌العبّاس بوده است و دوم «پرچم مغول» كه از ناحية خراسان آمد و دولت بني‌العبّاس را بر هم زد، ليكن پرچم سوم باقي مانده و اوست كه متصّل به ظهور امام زمان ـ ارواحنا فداه ـ خواهد بود و با سفياني خواهد جنگيد. حضرت باقر(ع) فرمودند: «آنگاه كه لشكر سفياني در كوفه مشغول قتل و غارت باشند، بيرق‌هايي از طرف خراسان برسند كه منزل‌ها را به سرعت طي كنند و با ايشان، چند نفر از اصحاب قائم ـ ارواحنا فداه ـ باشد».

رسول خدا(ص) در روايتي اين‌گونه فرمودند: «خداوند براي ما اهل بيت آخرت را بر دنيا برگزيده است. همانا پس از من دودمانم آواره و مطرود واقع خواهند شد؛ تا آنگاه كه پرچم‌هاي سياه از سوي مشرق پديدار شود. پس آنان حق را طلب كنند ليكن به ايشان داده نشود، پس مي‌رزمند و پيروز مي‌شوند پس هر كس از شما و نسل شما ايشان را درك كرد بايد خود را به آنان رساند اگرچه بر روي يخ‌ها بخزد آنان امر را به مردي از خاندان من مي‌سپارند كه زمين را از عدل و داد لبريز مي‌سازد پس از آنكه از ظلم و جور مالامال شود.

براساس رواياتي كه در منابع حديثي شيعه (مانند «غيبت» نعماني و طوسي) در خصوص اين شخص وارد شده است، احتمال دارد بتوان خراساني را ياور خراسانيان، رهبر آنان و فرماندة لشكر خراسان تفسير كرد. گاهي نيز از او تحت عنوان هاشمي ياد شده است. با اين حال در روايات، از پرچمدار سپاه ايران سخن به ميان آمده و آن شعيب بن صالح است.

اميرمؤمنان(ع) مي‌فرمايند: «سفياني و صاحبان پرچم‌هاي سياه با يكديگر روبرو مي‌شوند (احتمالاً سپاه سيّد خراساني يا سيّد هاشمي)؛ در حالي كه ميان آنان جواني از بني‌هاشم است كه در كف دست چپ او، خال سياهي است و در پيشاپيش لشكريان او، شخصي از قبيلة بني تميم به نام شعيب بن صالح قرار دارد».2

در روايات از عمّار ياسر نقل شده كه: «شعيب بن صالح، پرچمدار حضرت مهدي(ع) است».3 در منابع اهل سنّت نيز آمده است: «فرماندة لشكريان پيشرو حضرت مهدي(ع) مردي از قبيلة بني تميم است كه محاسن كمي دارد و او را شعيب بن صالح نامند».4

و نيز: «از خراسان سپاهي حركت مي‌كند كه كمربندهاي سياه و پيراهن سفيد پوشيده‌اند، جزو پيش‌قراولان سپاه، فرمانده‌اي است به نام شعيب بن صالح... آنان سپاهيان سفياني را شكست داده، گريزان مي‌كنند و در بيت‌المقدّس فرود مي‌آيند و زمينة ظهور حضرت مهدي(ع) را پايه‌ريزي مي‌كنند».5

به هر حال وجود سيّد خراساني را بپذيريم يا نه و اينكه او رهبر سپاهيان ايران است، در روايات از شعيب بن صالح تحت عنوان پرچمدار و پيش‌قراول سپاه ايران و از زمينه‌سازان حكومت جهاني حضرت مهدي(ع)، سخن به ميان آمده است كه احتمالاً مورد سؤال شما نيز همين شخص است.

شعيب بن صالح


شعيب بن صالح جواني است گندمگون، لاغر، با ريش كم‌پشت، صاحب بصيرت و يقين از اهالي ري كه اندكي پيش از ظهور حضرت در ميان ايرانيان، ظاهر شده و نقش رهبر نظامي را در حركت ظهور آن حضرت، ايفا مي‌كند. او مردي است شكست‌ناپذير، اگر كوه در مقابلش بايستد آن را منهدم كرده و عبور مي‌كند.

وي به همراه سيّد خراساني كه رهبري سياسي ايرانيان را به عهده دارد، پرچم اسلام را به حضرت مهدي(ع) مي‌سپارند و با نيروهاي خود در نهضت آن حضرت شركت مي‌كنند. خراساني و شعيب در زمره ياران خاصّ آن حضرت قرار مي‌گيرند و شعيب بن صالح به فرماندهي كلّ نيروهاي حضرت مهدي(ع) منصوب مي‌گردد.
البتّه احتمال دارد كه جهت حفظ و ايمني، نام او مستعار باشد تا وعدة الهي محقّق شود. همچنين امكان دارد كه نام او و نام پدرش مشابه شعيب و صالح يا به معناي اين دو باشد.

برخي روايات وي را اهل سمرقند ـ كه هم‌اكنون در اشغال شوروي است ـ مي‌داند، امّا بيشتر روايات مي‌گويد كه او اهل ري است و با قبيلة بني‌تميم نسبتي دارد و اينكه از يكي از بخش‌هاي بني‌تميم ـ به نام محروم ـ مي‌باشد و اينكه وي غلامي از بني‌تميم است.6 روايتي كه مي‌گويد فاصلة ميان خروج شعيب و سپردن زمام امور را به مهدي(ع) 72 ماه است را مي‌توان حكم به صحّت آن نمود كه در اين صورت، ظاهر شدن خراساني و شعيب، شش سال قبل از ظهور حضرت مهدي(ع) خواهد بود.7

براي مطالعه در اين زمينه مي‌توانيد به منابع زير رجوع كنيد:
1. چشم‌اندازي به حكومت مهدي، نوشتة نجم‌الدّين خراساني،
2. تحليل تاريخي نشانه‌هاي ظهور، نوشتة مصطفي صادقي.
 
انشاالله همه با تن سالم و ایمان به امام ولیعصرشاهد ظهور مهدی جان باشیم

:: برچسب‌ها: خراسانی , شعیب صالح , ظهور , مهدی ,
:: بازدید از این مطلب : 510
|
امتیاز مطلب : 44
|
تعداد امتیازدهندگان : 14
|
مجموع امتیاز : 14
تاریخ انتشار : یک شنبه 1 اسفند 1389 | نظرات ()

صفحه قبل 1 صفحه بعد